و ما همچنان بر سر یک خم جاده گرفتاریم
>> Monday, October 06, 2008
سهراب تمام تلاشش را برای بهتر کردن دنیا می کند
خودش اینگونه فریاد می زند
بانگ انا الحقش گوش فلک را کر کردست
...
آنقدر تلاش کردست که یادش رفتست خودش هم یکی از مشکلات دنیاست
سهراب تمام تلاشش را برای بهتر کردن دنیا می کند
خودش اینگونه فریاد می زند
بانگ انا الحقش گوش فلک را کر کردست
...
آنقدر تلاش کردست که یادش رفتست خودش هم یکی از مشکلات دنیاست
© Blogger template Wild Birds by Ourblogtemplates.com 2008
Back to TOP
1 comments:
در گذر از شهمیرزاد
دست ها را از پنجره بیرون باید کرد
تا شاید حس نسیم شهمیرزاد در تو هم زنده شود
تا شاید تو هم به سان ارس ها ریشه بدوانی در این خاک
تا شاید تو هم مثل گردوها طعمی خوش بگیری .....
چرب شوی….
میهن است اینجا
از جنس تو
دستت در نسیم بادهای اینجاست که حس نوشتن می گیرد
دستت را به بادها بسپار
بادها برایت خاطرات گون های پیر را خواهد خواند
تو فقط بشنو ....
در کنار قطره های خوش زرشک است که شیرینی این هوا را در نگاه پیر ارسی تنها در می یابی
اینجا هوش هوا بالاست
در سکوتی که هر چه تلاش می کردم نمی یافتم
فقط یادم آمد که خدا را ندیدم آنجا ...
یا شاید دیدم و نشناختم .....
وهر چه چشم چرخاندم چشم پلنگی را هم ندیدم
وتا چشم کار می کرد گل خار بود و اصالت کوه آرام
سکوت کوه بود در برابر جماعتی پر حرف و خوش
که خجالتم می داد
وجاده ای که هر چه می رفتی او بیش از تو بود
تا جایی که دیگر او بود و تو باید باز می گشتی
ودر حصاراین کوه ها ست که می گویی
ای کاش همیشه زندانی حصار این کوه ها باشی
در زمینی به فراخی دشت ها که هر چقدر هم پایت را دراز کنی از گلیمت بیرون نمی زند
Post a Comment