maranjab

چگونه عضو شویم؟

>> Thursday, October 09, 2008

برای پست نوشتن باید
gmail account
داشته باشید
ولی همچنین می نوانید با آدرش اینترنتی فعلیتان به راحتی
comment
بگذارید.
ariasohrab@gmail.com

2 comments:

Unknown October 11, 2008 at 10:50 AM  

با توجه به توقع دوستان از برنامه ای به یاد ماندنی و پر از تجارب خوب بر آن شدیم اشکالاتی که باعث شد این توقع سهل الوصول محقق نشود را ذکر کرده و راهکارهای برطرف ساختن آنها را نیز یادآور شویم ، شاید در سفرها و دوره های بعدی شاهد این مسائل نبوده و همه به اهداف و توقعات خود رهنمون شوند.
لازم به یادآوری است که این ایرادات را نباید شخصی در نظر گرفت تا درصدد دفاع از آن برآمده یا به مجادله ای طاقت فرسا تبدیل گردد،صرفا یک سری نظر است که کاملا منطقی و عاقلانه است.

1. عدم اطلاع رسانی در مورد ریزبرنامه یعنی عدم اطلاع در مورد زمانبندی و مکانهای مورد بازدید و وظایف دوستان که باعث سردرگمی دوستان و مسئولان برنامه گردید مانند ندانستن عده ای از دوستان در مورد گروهی شدن وعده های غذایی و حتی کلیت برنامه(قابل ذکر است نبود افراد در کلاسها به هر دلیلی منجر به حذف نظر و حق رای آنها نمیگردد،چراکه همگان راجع به کلاس محق هستند) ،که با اطلاع رسانی مناسب در مورد جلسات هماهنگی یا تصمیم های گرفته شده به همه دوستان – از طریق تلفن،ایمیل و ... – و جویا شدن نظرات آنها این مشکل مرتفع میگردید.
2. عدم توجیه عزیزان راننده در مورد مدت زمان رانندگی و نوع جاده ها و همچنین عدم هماهنگی اخلاقی آنها با دوستان که باعث نارضایتی رانندگان گردید بطوریکه باعث بدترین اتفاق این سفر یعنی رمیدن گله گور شد که با کمی دقت بیشتر از جمله گفتن دقیق ریز برنامه(در مورد اول نبودش و اتفاقات ناشی از نبودش ذکر گردید) ،نشان دادن مسیر از روی نقشه ، محاسبه مدت زمان معقول رانندگی در یک روز(حداکثر 10 ساعت در روز) و دادن استراحت کافی به آنها ،طرز برخورد دوستانه و به دور از جنجال با آنها (نگفتن جملاتی مانند این که ما میدونیم چیکار میکنید یعنی الکی وقتی یک راننده دارد نماز میخواند نگوییم ما میدونیم دارد چیزی میکشد!!!) و ... میتوانستیم مشکلات را برطرف کنیم.
3. عدم وجود تصمیم گیر واحد در برنامه یعنی حضور مهندس چراغی ، خانم غنی ،آقای سخت باز و محمد عزیز و بعضا دوستان دیگر به عنوان تصمیم گیرندگان و عدم هماهنگی آنها با یکدیگر که به آشفتگی منجر میگردید و در جاهایی بخاطر احترام به یکدیگر برنامه ها جابه جا میگردید بطور مثال آقای چراغی در نظر داشتن برای دیدن جانوران دو گروه شویم در صورتیکه با مخالفت شدید خانم غنی مواجه شدن که بدلیل احترام به ایشان منصرف گردیدند و دودش در چشم ما رفت چراکه هیچگونه جانوری ندیدیم.با توجه به اصول منطقی میباست کلاس را محمد به عنوان لیدر به مهندس چراغی تحویل میداد و در انتها تحویل میگرفت چراکه کلاس ایشان بود نه یک تور که متاسفانه چنین چیزی دیده نشد و دخالتهای مکرری از سوی همگان دیده شد.
4. برخوردهای ضد ونقیض از طرف مسئول موسسه از جمله پیشنهاد خواندن سرود ای ایران یا خنده¬ی همگانی و پر سر و صدا در جایی که به سکوت مطلق احتیاج است که با توجه به برنامه کار کاملا غیر عقلانی بود و بعضا برخوردهای تند و آمرانه که منجر به ناراحتی دوستان میگردید که با گفتن این گونه جملات شخصیت دوستان مورد تمسخر قرار میگرفت ، این مورد چون یک مساله شخصیتی میباشد میبایست مدت طولانی روی آن کار کرد تا این دید مغرورانه و آمرانه از بین برود.
5. عدم همکاری دوستان که کلاس را با تور تفریحی اشتباه گرفته بودند که میبایست احساس مسئولیت پذیری در دوستان را با زیرکی تقویت کرد تا این مشکلات بوجود نیاید.
6. و مشکلات فراوان دیگر که بطور جزیی صحیح نمیباشد چراکه موجب بوجود آمدن مجادله خواهد شد.

در انتها جا دارد از تلاشهای محمد بعنوان لیدر و آقای چراغی بعنوان استاد درس تشکر به عمل آید در ضمن از موسسه بخاطر برگزاری این کلاسها تشکر مینماییم.

به امید روزهای شادتر و بهتر

sharareh October 17, 2008 at 2:11 PM  

سلام به همه بچه ها

اميدوار بودم همه در بلاگ نويسي فعال باشند

اما انگار همه در پيچ و خمهاي زندگي روزمره اسيريم

من به زودي با يك گزارش برميگردم

شراره

راستي سهراب اين گيلتي اسموكر عجب با مسماست

  © Blogger template Wild Birds by Ourblogtemplates.com 2008

Back to TOP