maranjab

همیشگی شده ای

>> Thursday, December 04, 2008

بهار وصل تو گر جان بود، خریداریم

سلام
نمی دونم تا حالا فیلم گاهی به آسمان نگاه کن رو دیدین یا نه!
شاید این چند خط ربطی به فیلم نداشته باشه ولی حداقل به من این انگیزه رو داد که فکرم رو واسش آزاد کنم و بنویسم...
نمیدونم تا حالا پرواز هما رو تو آسمون دیدین یا نه!!!
شاید این جمله هم ربطی به این چند خط نداشته باشه ولی به من این انگیزه رو داد که...نمی دونم تا حالا یه هما دیدین که روی زمین باشه، راه بره، راه ببره، بخونه، خوندن یاد بده، نفس بکشه و نفس کشیدن رو باهات داد بزنه و از همه مهمتر عاشق طبیعت باشه و شما رو هل بده به طرفش!!! مطمئن باشین که این یه مورد رو دیدین
.
.
.
جونم براتون بگه که یه عاشق تمام تلاشش رو می کنه که کسی دور و بر عشقش نگرده و بهش چشم بد نداشته باشه که می دونم همه تو این کار اوستایین!ولی این عاشقی رو که من میشناسم و شما هم خواهید شناخت تمام عشقش اینه که عاشقای محبوبش رو زیاد کنه و به قلمرو محبوبه خودش اضافه؛نمی دونم چرا شاید هم می دونم
.
.
.
نمی دونم I dont know
اون الان با اینکه تو طبیعت نیست و چند روزیه رفته سی خودش باز هم بهش عشق می ورزه، شک نکنید، من مطمئنم. دلیلش رو نمی دونم شاید شما هم ندونید.(سعی نکنید بدونید چرا که این دونستن از اون گونه علمیه که چیزی به دانش من و شما اضافه نمی کنه!) اون به آقای کوه، به خانوم خورشید و به همه بچه هایی که تو دامن طبیعت، تو وسعت بی انتهای کوهپایه های آقای کوه و زیر نور خورشید مهربونش، هستن عشق میورزه و با تمام وجود همه اینا رو با هم می خواد؛ اینم از اخلاقیاتشه!!! همیشه شاید همه چیز رو با هم می خواد. حالا دیگه فهمیدین این هما با اون همایی که اول گفتم چه ربطی میتونه داشته باشه؛ شاید هنوز نگرفتین که این چیزایی که گفتم چه ربطی به فیلم میتونه داشته باشه...
این چند خط رو نوشتم تا شاید بهونه ای باشه واسه یه تشکر، یه دست مریزاد؛واسه همه زحمتهایی که این چند وقت واسه همه ماها کشیدی
هما جان همای داوری عزیز
خدا قوت
همه وقت همه جا و همیشه به آسمان نگاه کن
و...
بیان شوق چه حاجت که حال آتش دل توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد

0 comments:

  © Blogger template Wild Birds by Ourblogtemplates.com 2008

Back to TOP